گروه سینما و تلویزیون: بیش از یک دهه بود که هالیوودیها با خود میاندیشیدند چطور میتوانند سری کتابهای هشتگانه استیفن کینگ با عنوان مشترک «برج تاریک» را به فیلمهای تأثیرگذاری تبدیل سازند. پاسخ این سؤال را سرانجام نیکولای ارسل کارگردان دانمارکی ارائه داده است و او به جای ساختن سری فیلمهایی که بیانگر هر یک از 8 کتاب کینگ در این زمینه باشند، یکسری پیشفرض و فضای قصه را بهعنوان پایههای ماجرا انتخاب و معرفی کرده و آنها را مقدمات قضایا انگاشته و سپس کل مفهوم 8 کتاب را بهصورت یک فیلم در پشت سر مقدمات موضوع آورده است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ایران، فروش قابل توجه فیلم در دو ماهی که از اکران «برج تاریک» در سطح جهان میگذرد، نشانگر صحت طرح اوست و اینکه وی چیزی را از آب درآورده که حتی طرفداران سنتی و سرسخت این داستانها خارج از موضوع نمیدانند اما داریم کسانی را هم که معتقدند ارسل در نسخه خود بسیاری از مسائل را سوخت و قربانی کرده تا در قالب یک فیلم دو ساعته بگنجد. حقیقت امر هرچه باشد، جدیدترین نسخه سینمایی یکی از رمانهای استیفن کینگ که او را سلطان ادبیات وحشت نامیدهاند و با خلق سری کارهای «برج تاریک» به وادی داستانهای علمی- تخیلی نقب تازهای زده، با آنچه در متن کتابها آمده است، برابری نمیکند و شاید به این دلیل ساده که بهتر بود ارسل یا هر فیلمساز دیگری براساس هر یک از کتب هشتگانه فیلمی مستقل میساخت و تجربه «هری پاتر» یا «ارباب حلقهها» و «نارنیا» از این طریق تکرار میشد.
کینگ که سایر قصه هایش نه به این اندازه فانتزی و خیالی بلکه براساس مصادیق و مفاهیم روشنتری از ترس و مرگ هستند، اعتراف کرده که برجهای تاریکش را با الهام گرفتن از نوشتههای سالها پیش جیارار تولکین خالق داستانهای «ارباب حلقهها» و «هابیت» نوشته است و او لابد خوشحال است که هالیوود با جذب امثال ادریس البا و متیومک کاناهی به فیلم ساخته شده توسط ارسل، کوشیده است یک قصه دیگر او را تصویرسازی سینمایی کند اما اگر از خوانندگان جدی و کمالطلب «برج تاریک» بپرسید میگویند ارسل بسیاری از اصول قصه را نادیده گرفته و از لذت جزءبهجزء آن کاسته و کارش را آنقدر جمع و جور و خلاصه کرده که بعضی چیزها را بدرستی نمیتوان فهمید یا عظمت آن را آنطور که در کتابها هویدا است، حس کرد.
رؤیاهای کابوس شده
در شروع فیلم مانند اوایل داستانهای «برج تاریک» با کاراکتر اصلی جیک چمبرز (با بازی تام تیلور) روبهرو هستیم. او جوانی است که در شهر نیویورک امریکا سکونت دارد و از یک روز خاص و براثر وقوع یک مرگ در خانواده رؤیاهایش به کابوس میگرایند. عجیبتر آنکه موجوداتی که جیک در کابوسهای خود میبیند، تصور صرف نیست و دیری نمیپاید که آنها افرادی را مأمور شکار و اسارت جیک میکنند.سردستهآنها و مردی که سیاه میپوشد، والتراودیم (با بازی متیومک کاناهی) است که یک جادوگر مجهز به انواع کلکها است و در سری کتابهای «برج تاریک» با اقسام لقبها از وی یاد شده است. بسرعت در مییابیم که این موجود پلید در صدد گردهم آوردن نیروی تمامی جوانان در دسترساش به قصد از بین بردن برج بلندی است که حفاظت از سیاره ما (که اینجا «Keystone Earth» نامیده شده) را برعهده دارد و البته سیارات و دنیاهای موازی دیگری را هم تحت مراقبت خود گرفته است.
سالها تلاش بیثمر
در ورای این دنیاها و فضاهای زیستی، حفرهای وجود دارد که سرشار از هیولاها و دیوها است و با اینکه هرگز توضیح داده نمیشود والتراودیم براساس کدام انگیزهها میخواهد هیولاها را بر سر زمین و ساکنان آن نازل کند اما این مسأله مشخص است که او فرمانروای موفقی است و هر چه از مردم تحت سلطه خویش میطلبد، آنها برای او انجام میدهند. جیک برای فرار از دست والتر و وابستگان وی به یکی از دنیاهای موازی سفر میکند که آن را به سبک واژههای به کار رفته در کتابها و فیلمهای «ارباب حلقهها»ی دنیای میانه نامگذاری کردهاند. قصه به ما میگوید ساکنان این سیاره سالها و نسلها با والتر به جنگ پرداخته اما کاری از پیش نبردهاند. در این میان ادریس البا را در قالب رونالد دیس چین میبینیم که آخرین مرد شاخص باقیمانده از یک قوم مبارز به نام «جدای نای» است و آنها را «هفتتیر کشها» هم صدا میزنند. درست است که او مقاومت زیادی به خرج داده اما مردان سیاهپوش و بهواقع وابستگان والتراودیم تمامی همراهان و دوستان وی را کشتهاند. دیس چین با چنین پیش زمینهای میپذیرد با جیک همکاری و از او دفاع کند.
ولی هدف او نه لزوماً پیروز کردن جیک بلکه خلق فرصتی تازه برای خود جهت بریدن سر والتر اودیم است و حتی خود او نیز مدعی است که نه دیگر توان فیزیکی حفظ دنیا را در قبال خطرات والتر دارد و نه اشتیاق و انگیزه روحی انجام این کار را.
مقدمهای بر تلاش اصلی هم ادریس البا و هم متیو مک کاناهی چیزی را به قصه اضافه میکنند که فیلم از آنها میطلبد و آن آرمانخواهی مخدوش و هدفگذاریهای توأم با تردید در جهانی است که حقیقت مطلق در آن غایب است و هر دو نفر از کامل نبودن آمال انسانی رنج میبرند. فضا سازیهای خوب و رنگ و لعاب فیلم، چهره جذابی را به آن بخشیده و بخصوص صحنههای اکشن فیلم بسیار موفق مینماید اما کمتر سکانس فیلم با هیجان ناب اثری مشابه و حتی فانتزی کودکانه «بازیهای پر عطش» برابری میکند. برخی نیز میگویند این فیلم مقدمهای است بر تلاش اصلیتر استودیوهای سینمایی برای تبدیل کردن هر یک از کتابهای هشتگانه «برج تاریک» به یک فیلم مستقل.
منبع: Film Digest
مشخصات فیلم
عنوان: «برج تاریک»
محصول: شرکتهای ویدرود و کلمبیا
تهیه کنندگان: برایان گریزر، ران هاوارد. جی مک براون، تریش هافمن ، اریکا هاگینز و دن مارول
سناریستها: اکیوا گولدزمن، جف پینکر و اندرس توماس ینسن
کارگردان: نیکولای ارسل
مدیر فیلمبرداری: راسموس ویدبانک
تدوینگران: الن ادوارد بل و دن زیمرمن
موسیقی متن: جانکی ایکس ال
مدت زمان: 120دقیقه
بازیگران: ادریس البا، متیو مک کاناهی، تام تیلور، کلودیا کیم، فرن کرانز، ابیلی کرشاو و جکی ارل هیلی.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com